همشهری آنلاین- فرشاد شیرزادی: رضا مراد صحرایی، وزیر آموزش و پرورش گفت: «در دولت شهید رئیسی همه اذعان میکنند که ایران به کارگاه مدرسهسازی تبدیل شد. بیش از ۷ هزار مدرسه، تکمیل، تجیز یا ساخته شد. نکته مهم این افتخار بزرگ که باعث شد بیش از ۴ میلیون متر مربع فضای آموزشی کشور افزوده شود، این بود که ما در مناطقی که سرانه آموزشی کمتری داشتیم، مدرسه ساختیم.»
گفتوگوی ما را با وزیر آموزش و پرورش بخوانید
از کارهای بزرگ مهم دیگر بگویید که نادیده گرفته شد. آن کارها چه بود؟
کار مهم و بزرگ دیگر ما که باز هم نقطه عطف دیگری در آموزش و پرورش دولت سیزدهم است، کاهش فاصله سند با صحنه(مدرسه) است. صحنه اجرای تحول بنیادین مدرسه است و سند در مدرسه غریب بود. این حرف بنده نیست، بلکه سخن رهبر معظم انقلاب و همکاران پیشین من در این وزارتخانه است. اتفاقی جدی افتاد. نخست اینکه نقشه راه اجرای سند را به مثابه یک قانون نگاشتند و در ۱۱ اریبهشت ماه تصویب کردند. امروز با سندی مواجهیم که هر که سکاندار نظام آموزش و پرورش کشور شود، باید آن را عملیاتی کند. دو دیگر آنکه در قانون برنامه هفتم پیشرفت و توسعه کشور مادهای آمده تحت عنوان «آموزش و پرورش به مثابه یک امر ملی.» قانونگذار، دولت را تکیف کرده که اجرای سند تحول را در هیأت وزیران تصویب کند. حقیقت آن است که سند تحول اجرایش در گرو اهتمام ملی برای احیای نظام تعلیم و تربیت است. اساساً روح این سند عبارت است از اعتلاف برای اعتلای تعلیم و تربیت. سند تحول یک سند همه جانبه و ملی و نه بخشی است. سند تحول آموزش و پرورش است نه سند تحول وزارت آموزش و پرورش!
اساساً تکالیف وزارت آموزش و پرورش در اجرای این سند بیش از سازمان برنامه و بودجه، مجلس و تکالیف برخی از دستگاههای دولت نیست. این ادبیات به گفتمان رایج تبدیل و اجرای سند به اولویت نخست رئیس جمهور تبدیل شد. به گونهای که هم در حکم وزارت بنده و هم در وزارت دکتر نوری اجرای سند تحول به عنوان اولویت راهبردی اول مورد توجه قرار گرفت. اجرای سند تحول یعنی تضمین آینده و رفع نگرانی نسبت به آیندهسازان کشور. این نقشه راه در دستور کار ما قرار گرفت. هم نقشه و هم ماده اجراییاش و هم حکمی که در قانون برایش آمده، تضمینکننده آهنگ منظم برای پیمودن راه آینده است. در کنار این سند مهم مدرسه در تراز سند تحول بنیادین است که شورای عالی آموزش و پرورش تضمین داده و امروز ۲۰ درصد مدارس کشور به نقطه اجرای واقعی سند تبدیل شدهاند و این کار را هم تا پایان دنبال کردهایم.
تربیت معلم به کجا رسید؟ تا جایی که اطلاع دارم با کمبود معلم مواجه بودیم.
کار چهارم که ارزش قابل توجهی داشت، اهتمام به تربیت معلم بود. مصوبه سیاستها و کیفیتبخشی دانشگاه فرهنگیان که در شورای روابط فرهنگی تصویب شد، ۱۴ اقدام راهبری تحولآفرین برای اعتلای میزان تربیت معلم داشت. میزان تربیت معلم موضوعی بسیار کلیدی است. کشوری که تربیت معلم خوبی دارد، نظام آموزش و پرورش درخشانی هم خواهد داشت. اینکه رهبر معظم انقلاب میفرمایند «دانشگاه فرهنگیان مرکز ثقل نظام آموزش و پرورش است» به این معناست که حرکت آموزش و پرورش به سمت اعتلا و پیشرفت، در گرو حرکت دانشگاه فرهنگیان خواهد بود. مرکز ثقل یعنی هر تحرک معلم تحرک آموزش و پرورش است. اگر دانشگاه فرهنگیان شکوهمند به سمت جلو حرکت کند و پویا و خلاق و دانشگاه آینده باشد، آموزش و پرورش هم شکوهمند و آیندهساز خواهد بود. عکس این هم صادق است. در مجموعه سیاستی که ۱۴ اقدام راهبردی در آن است، کنکور اختصاصی تربیت معلم نیز هست که برای نخستین بار در کشور اجرایی و عملیاتی شد.
از دانشگاه فرهنگیان هم شمار زیادی از معلمان جذب شدند. درست است؟
یکی دیگر از کارهای ما دقیقاً همین است که پرسیدید. یعنی تأسیس هیأت جذب مرکزی اعضای هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان که در کنار وزارت علوم و بهداشت، دانشگاه فرهنگیان هم دارای هیأت جذب مرکزی است. این افتخار بزرگی برای دانشگاه فرهنگیان است. یکی دیگر از اقدامهایی که بسیار کلیدی و سرنوشتساز است، موضوع آییننامه جذب استعدادهای برتر ملی بدون کنکور برای دانشگاه فرهنگیان است. یعنی ما برای ساختن آیندهمان، بهترین افراد را به معلم تبدیل کنیم. آییننامه صلاحیت حرفهای دانشجو-معلمان روی همین موضوع دست گذاشت. البته صرف تحصیل در دانشگاه فرهنگیان باعث نمیشود که عدهای، شخص یا اشخاصی معلم شوند. باید حتماً صلاحیت حرفهایشان را در آخر دوره کسب کنند و چندین تصمیم مهم دیگر که از جمله مهمترین آنها افزایش ساعات علمی دانشگاه فرهنگیان است. افزایش فضای کاربری دانشگاه فرهنگیان، بازطراحی ساختار و سازمان در قالب ۳۱ دانشگاه استانی که همه آنها با نکتهسنجی و به درستی انجام گرفت، اقدام موثر ماست. با این شیوه بقیه امور هم در مسیر اجرا قرار میگیرد.
دانشآموزان تیزهوش در مدارس چه سرنوشتی دارند؟
کار مهم دیگر احیای ساز و کارهای ویژهای برای دانشآموزان تیزهوش و نخبه است. در هر جامعهای به طور متوسط ۱ تا ۳ درصد تیزهوش داریم. حاکمیتهای مختلف برای دانشآموزان تیزهوش برنامههای متفاوتی ترسیم میکنند. ما هم در کشورمان با تأسیس سازمان پرورش استعدادهای ملی (مدارس تیزهوشان) این کار را احیاء کردیم و امروز ۷۰۰ مدرسه تیزهوشان در کشور فعالاند. این مسیر البته فراز و فرودی داشته اما الحمدالله در دولت پیش پاگرفت و در دولت جدید ارتقاء یافت. ارتقاء بدین معنا بود که چند حرکت انجام شد: اساسنامه سمپات را با دو هدف اصلاح کردیم: یکی پیوسته کردن جریان ۶ ساله آموزش در سمپات.
یکی از اشکالاتی که منتقدان تأسیس مدارسی مانند مدارس تیزهوشان دارشتند این مهم بود که بچهها در این مدارس تک بعدی بار میآیند. این انتقاد نابهجا نیست. انتقاد در مواردی وارد است که باید آن را اصلاح کرد. ما طبعاً ممکن است دو رویکرد در راستای این انتقاد پیش بگیریم: یک اینکه اصلاً مدارس تیزهوشان نداشته باشیم. رویکرد دیگر این است که مدارس تیزهوشان را در مسیر تربیت ۶ ساحتی مدیریت کنیم. ما دومی را انتخاب کردیم. چون حذف مدارس تیزهوشان به ما آسیب میزد. من امروز خشنودم که اعلام کنم آییننامه جامع تربیتی مدارس تیزهوشان به تصویب هیأت امنای این سازمان رسید و به طور جدی اجرا خواهد شد. کار مهم دیگر ما احیای باشگاه دانشپژوهان بود.
باشگاه دانشپژوهان پس از ۱۳ سال جان تازهای گرفت. نه احیای روی کاغذ یا بدین منظور که مثلاً دو اتاق در وزارتخانه به آن اختصاص دهیم، بلکه ساز و کار و سازمان مطلوب و مثر ثمری برای آن در نظر گرفتیم. ما خانه نخبگان را تأسیس کردیم. دانشپژوهان ما امروز دارای یک سازمان درخشان و بالندهاند که فعالیتشان را آغاز کردهاند. از پیامدهای بسیار فوری این طرح، آن بود که المپیادهای نوظهور را با توجه به نیاز برای علمورزی توسط دانشآموزان تیزهوشمان تصویب کردیم. المپیادی مانند نانو، هوش مصنوعی، فلسفه و منطق، ادبیات و زبانشناسی، سواد مالی و اقتصادی همگی در جریان قرار گفت و طی فرایندی به همه دانشآموزان معرفی خواهد شد. در کنار آن حضور شکوهمندمان در مسابقات جهانی است که در طول دو سال اندی که از دولت گذشته، آخرین آمارمان، یعنی تعداد مدالهای طلا، نقره و برنزی که گرفتیم از کل ۴ سال پیشینش بیشتر بود. البته این افتخار که آغاز مرداد ماه میزبان المپیاد جهانی فیزیک هستیم و این مرجعیت ما را در این حوزه نشان میدهد.
البته تغییرات مدیریتی دیگری هم به نفع دانشآموزان ایجاد شده. مثلاً مدارس تیزهوشان و نمونهدولتی دو آزمون داشتند که امروز به یک آزمون تبدیل شد. تا چند روز آینده نتایجش اعلام میشود و ارتقاء کیفیای را در این زمینه خواهیم دید.
مدرسهسازی ما از چه کیفیتی برخوردار بود؟
در دولت شهید رئیسی همه اذعان میکنند که ایران به کارگاه مدرسهسازی تبدیل شد. بیش از ۷ هزار مدرسه، تکمیل، تجیز یا ساخته شد. نکته مهم این افتخار بزرگ که باعث شد بیش از ۴ میلیون متر مربع فضای آموزشی کشور افزوده شود، این بود که ما در مناطقی که سرانه آموزشی کمتری داشتیم، مدرسه ساختیم. یکی از آفتهای موجود این است که همه قدرت یا بخش قابل توجیه از قدرت در تهران متمرکز یافته. افراد وقتی میخواهند عملکرد دولت را تحلیل کنند، به آنچه در تهران میبینند، توجه و اکتفا میکنند. در حالی که تهران ایران نیست. تهران یکی از استانهای ایران است. ما ۶۴ درصد از این مدارس را در مناطق روستایی ساختیم. در شهرستانهایی کمبرخوردار مدرسه ساختیم. این توسعه عدالت آرمان انقلاب اسلامی است. امروز عدالت اصلیترین آرمان هر کسی است که در چارچوب نظام اسلامی میخواهد خدمت و سیاستورزی کند.
گرچه ممکن است در مفهوم عدالت اولویتهایی وجود داشته باشد که گروهی نسبت به گروه دیگر، دارای رویکردی متفاوت باشد اما واقعیت این است که ما در اصول اختلافی نداریم. اختلاف در اولویتهاست و این هم طبیعی است. بنابراین این مدرسهسازی افتخار بزرگی است. مشارکت خیزان در این مدت، ۳۰۰ درصد رشد به خود دید. مدارس روستایی توسعه یافت. ۱۹۲ هنرستان ساختیم. چیزی حدود ۳۰۰ دبیرستان در حال ساخت است. هر هنرستان به مثابه یک کارخانه برای آینده است. تحلیل نتایج بیکاری کشور نشان میدهد که هنرستانها، کلیدیترین نقش را در کنار مراکز فنی و حرفهای در کشور ایفا میکنند. در کنار موضوع مدرسهسازی موضوع تجهیزات مدارس، بهینهسازی و استانداردسازی سیستم سرمایش و گرمایش هم وجود داشته که به خوبی از عهده این کار هم برآمدیم. خوشبختانه در این ۳ سال هیچ اتفاق ناگواری در مدارس کشور رخ نداد که جای شکر دارد. بیش از ۵ همت تجهیزات آزمایشگاهی و هنرستانی به مدارس ارسال شد. قریب به ۱۰۰ هزار کلاس درس تا پایان ۱۴۰۲ بهسازی کردیم. در طرح شهید رجبیان، همین بهسازی، امروز شروع شد. ۸۰ هزار کلاس دیگر هم تا پایان تابستان ساخته خواهد شد. این هم اتفاق بزرگ و کمسابقهای است و ادامه آن کار مهمی و زمین مانده ماست.
آیا تمهیدی برای آموزش هر چه بهتر معلمان اندیشید؟
مساله آموزش معلمان موضوعی جدی است که هر چقدر به آن توجه کنیم، به کیفیت آموزش توجه کردهایم. مدتهاست که متأسفانه مساله آموزش معلمانمان به دلیل حجم کار در آموزش و پرورش و البته کمبود بودجه مورد غفلت قرار گرفته. به ویژه از زمانی که شیوع کرونا آغاز شد، موضوع آموزشهای مجازی و شیوه کمکیفیت(اگر نگوییم بیکیفیت) کمتأثیر(اگر نگوییم بیتاثیر) شکل گرفت. اما این موضوع هم احیا شده. آییننامه مسیر رشد معلمان در شورای عالی آموزش و پرورش به تصویب رسید و معلمان کارنامهای از رتبهبندی دریافت میکنند که آن کارنامه مسیر رشد آنها را هم ترسیم خواهد کرد. قبلاً چنین توفیقهایی در کشور نداشتیم و همچنان هم باید به آن بپردازیم.
با توجه به اینکه در دولت سیزدهم، سلسلهای از برنامه را شروع کردید، با توجه به حادثه تلخی که برای رئیس جمهور شهید اخ داد، مواردی که از نظر شما باید ادامه یابد، چیست؟
اتفاقی که در کشور ما افتاد، ناگوار و نادر بود. بالاخره در تاریخ هر کشوری ممکن است یکبار، کمتر یا بیشتر چنین اتفاقی بیفتد. امیدوارم که روند جاری پیشرفت امورمان به هم نریزد. کارهای زیادی را بر مبنای اینکه تا پایان سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۴ انجام خواهیم داد، برنامهریزی کرده بودند که امروز در آغاز آن قرار داریم. یعنی قطار از ایستگاه حرکت کرده اما شتاب نگرفته. حتی کارهایی را دولت بر مبنای افق ۴ سال پس از آن در نظر داشت.
میتوانید به چند مورد اشاره کنید؟
یکی از آنها احیای حقیقی معاونت پرورشی است. کارهای خوب و جدی اتفاق افتاد. نهضت اردویی شکل گرفت. کار آموزش قرآن میان دانشآموزان بسیار جدیتر دنبال شد. موضوع مشارکت آنها در فعالیتهای جنبی آموزشی بسیار فراگیر بود. طرح تحول پرورشی و تربیتی در دستور کار شورای معاونت فرهنگی قرار گفت. این کار باید مراقبت شود. یکی از جلوههای کار پرورشی نماد مقابله با فسادهای اجتماعی در دانشآموزان است. این موضوع جدی است. آسیبهای اجتماعی در سراسر کشور به ویژه در دوره شیوع کرونا تشدید یافت. باید نسبت به نظام مقابله با آسیبها به طور جدی اهتمام ورزید و بر جلوگیری از آسیبهای اجتماعی دانشآموزان متمرکز شویم. آییننامه نماد را تصویب کردهایم و تا شورای اجتماعی کشور و رئیس جمهور شهید آن را پیگیری کردهایم و اجرایش در دولت بعدی خواهد بود.
بازگردیم به قانون رتبهبندی معلمان. این قانون در آینده به چه شکل خواهد بود؟
قانون میگوید که باید این آیین را ارتقاء بدهیم. ما این قانون را پیش از اجرای کار دولت به آنها میدهیم تا در دولت بعدی تصویب شود. کار سوم و بسیار مهم ما تقویت مدارس دولتی بود. برای این موضوع چندین کار را شروع کردیم. ابتدا شیوهنامه توسعه سنواتی وزارت آموزش و پرورش را به نفع مدارس دولتی تغییر دادیم به گونهای که هیچ معلمی نباید از ۱۲ ساعت در مدارس غیرعادی(خاص) تدریس کند. این در حالی است که بسیاری از معلمان خوبمان به مدارس تیزهوشان میروند. نمونه دولتی یا هیأت امنایی یا شاهد.. آنها فقط ۱۲ ساعت در آنجا تدریس میکنند. البته آنها میتوانند تا ۳۶ ساعت تدریس کنند اما موظفیشان ۱۲ ساعت است. برخی به وضع قبلی اعتراض میکردند و طبیعی هم بود. در حکمرانی مبتنی بر هدف و ارتقاء، اعتراض ها نباید مدیر را متزلزل کند. ما برای بازگرداندن مرجعیت به مدرسه دولتی عادی حتماً با اعتراضات دیگری هم مواجه خواهیم بود. من هر جایی که قرار گرفتم، همه اهتمامم این بود که تبیین کنم. وقتی هم که تبیین کردم، حتماً کار درست را باید انجام داد. نباید کار درست را به تعویق اندازیم. نباید تعویقها به حدی زیادباشد که به امری غیر ممکن تبدیل شود. مدارس دولتی در اثر نحوه عملکرد ما تضعیف شدهاند. تنوع مدارس را باید از بین ببریم. ماده واحده این امر را هم در دوره عالی آموزش و پرورش تصویب کردهایم. ابلاغش احتمالاً توسط رئیس جمهور بعدی خواهد بود، چون مصوبهشان شورای آموزش و پرورش پس از ابلاغ رئیس جمهور قانونی میشود.
موضوع مهم لایحه تقویت مدرسه دولتی را به دولت تقدیم کردیم و که در دست کمیسیونهای دولتی است. به احتمال قوی به این دولت نخواهد رسید اما در شوراها و کمیسیونهای دولت مراحل پایانی خودش را طی میکند. موضوع نظام جامع آموزش معلمان در قالب همان آییننامه مسیر شد. معلمان که ما آییننامه را تصویب کردهایم، اجرایش به دولت بعدی خواهد رفت. مساله مهم دستورالعمل مدرسه تراز سند تحول است که ما پس از ۱۲ سال آن را مطابق با سند تحول اجرا کردیم. چون فاصله سند با صحنه به قدری زیاد بود که همه میگفتند سند تحول یک سند آرمانی ایدهآل و دست نیافتنی است، دستیافتنی کردن، سنجشپذیر شدن شاخصها و کمیّتپذیر کردن آنها پس از کار فشرده در دستور ابلاغ قرار گرفت و تابستان امسال هم کارش انجام خواهد شد. موضوع شیوهنامه انتخاب و انتصاب مدیران مدارس، مناطق آموزش و پرورش و حتی مدیران کل، باید از حالت سیاستورزی خارج شوند و علمی و عملکردی و بر مبنای پایش شایستگی باشند. این هم انجام شده و کارش در پیش است.
اما از همه اینها مهمتر دو کار دیگر است: یکی نقشه راه سند. نقشه راه سند تحول بنیادین نوشته شده. ماده واحده آن هم تصویب شد، ابلاغ کردهایم و اجرای این نقشه از همین روزها آغاز میشود. اصلیترین توقعاتی که از همکارانم در دولت آینده دارم این است که نگذارند، نقشه راه تضعیف شود. نقشه راه تضمینکننده اجرای تحول و شکلگیری تحول در آموزش و پرورش است. کار مهم دیگر برنامه هفتم پیشرفت است. فصل آموزش و پرورش برنامه هفتم پیشرفت، درخشانترین برنامه در طول تاریخ کشور به شمار میرود. این را من نمیگویم بلکه متخصصان گزارش دادهاند. ۳۸ حکم برای آموزش و پرورش هست که این احکام تضمینکننده سند تحول خواهد بود. در همه امور هم داریم این سند جاری و ساری است. از کاهش تصدی در ساختار و ستاد آموزش و پرورش و سپردن مرجعیت به مدرسه گرفته تا شاخصهای پرورشی، ورزشی، علمی، دانشگاه فرهنگیان و جذب معلمان و ساختن مدرسه و بسیاری بخشهای دیگر... حتی طی دوران اوان کودکی و مدارس خاص مورد بررسی قرار گفته. کاری که من در این مدت توانستم انجام دهم، موضوعی است که ۴ تیر ماه به دولت ابلاغ شده. دولت هم ۱۰، ۱۵ روز بعد به دستگاهها ابلاغ کرده. ما برنامه عمل اجرای برنامه هفتم را در قالب ۱۲ آییننامه تدوین کردهایم. سال اول این کار انجام شد و طی ۳ ماه تا ۶ ماه نخست باید در مجلس یا شورای عالی انقلاب فرهنگی یا شورای آموزش و پرورش به تصویب برسد.
مایه و دستمایه کارهای تحولی بزرگ آماده است. با خودمان عهد کردهایم که در ایدهالترین وضعیت کار را به دولت بعدی بسپاریم که و آنها کار را ادامه دهند. واقعاً اگر کار را چنین بنگریم که هر که مسئولت بپذیرد و کار خودش را به انجام رساند و مجموعه فعالیتهای خودش را در تسلسل کارهای خوب قبلی بداند پیشرفت خواهیم کرد. اگر به کار قبلی انتقاد داریم باید آن را اصلاح کنیم. نه اینکه از نو عمارتی بسازیم. با این شیوه و مسلک حتماً آینده ما آیندهای بسیار شکوفاتر و بهتر خواهد بود.
کارهای نیمهتمام شامل چه اقدامهای دیگری میشود؟
سازمانهای تازهتأسیسی هم داریم که به مراقبت نیاز دارند. یکی سازمان توتک(تعلیم و تربیت کودک) است. افتخار بزرگ دولت سیزدهم این است که این سازمان مستقر شد. شاید بیش از ۱۰ آییننامهاش در این باره تصویب کردیم. علاوه بر تدوین آییننامه، بودجهاش، در ردیفهای بودجه نشست و اکنون باید ادامه یابد. سازمان دانشپژوهان که ردیف بودجهاش را گرفته و آییننامهاش تصویب شده، کارش را در دولت بعد ادامه میدهد. همچنین است سازمان سمپات با رویکرد جدید و اصلاحاتی که در سازمان سنجش در دانشگاه فرهنگیان باید ادامه یابد. همه اینها را من در قالب یک نامه برای رئیس جمهور منتخب آماده کردم. ۲۰ کار تحولی که در دولت سیزدهم شروع شده و مرحلهای از تثبیتش را گذرانده اما نیاز به مراقبت دارد... همه موارد را برای ایشان آماده کردهام که در اولین فرصت به رئیس جمهور منتخب خواهم داد. این کارهاجملگی، برگرفته از قانون (چه قوانین مجلس، چه سند بنیادین و چه مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی و چه برگرفته از منویات رهبر معظم انقلاب) است. بنده کوچکترین اختلافی در دیدگاههای رئیس جمهور منتخب فعلی با آنها ندیدهام. گفتمان رئیس جمهور محترم در این کارها به خوبی دیده شده. موضوع ما عدالت است و گمشده شهید رئیسی عدالت بود. ایشان اساساً شهید عدالت بود. او شهید خدمت شد برای عدالت. بنابراین اگر او را شهید عدالت بدانیم، حتماً گفتمان عدالت، گفتمان قاطع همه ما بوده و باید آن راه را ادامه دهیم. موضوع امتحانات نهایی هم قانون شد. همچنین از کسانی که دانشآموزان عزیز ما را به لحاظ روحی آزرده خاطر میکردند، انتقاد داشته و داریم. دانشآموز در حال امتحان بود و گروهی میآمدند و میگفتند که مصاحبه نباید اجرا شود. این در حالی بود که مصاحبه در حاتل انجام شدن بود و وزیر آموزش و پرورش فقط مجری مصوبه بود. افتخار ما در دولت سیزدهم آن بود که برای چالهها چاره کردیم. بحران را زیر فرش پنهان نکردیم و سعی داشتیم آن را حل کنیم. مساله کنکور به بحران بدل شده بود و برای ما هم ساده بود که مانند دیگران بگوییم نمیتوانیم حلش کنیم. من با آگاهی کامل آنها را انجام دادم. حتی گفته شد که ممکن است در این مسیر قربانی شوی، عرض کردم، به قدری برای آینده ایران اهمیت دارد که جان ناقابل من اگر فدای آینده این کشور شود، باز هم میارزد. امروز این اتفاق نویدبخش تربیت نسلی است که خلاق خواهد بود و میاندیشد. دیگران به او تلقین نمیکنند و خودش برداشت خودش را دارد. این دستاورد بزرگی است. دانشآموزان دهه ۶۰ مگر کلاس کنکوری میرفتند؟ چطور همه ما میگوییم دهه ۶۰ و ۷۰ آموزش بهتر بود. آن زمان کنکور به این حد قدرتمند نبود. و گرنه کیفیت آموزش امروز ما اگر از آن زمان بهتر نباشد، پایینتر نیست. این را اسناد گواهی میکند و شاخصهای راهبردی نشان میدهد که کیفیت معلمان را بالاتر رفته و پایین نیامده. معلم، مدرسه و کتاب درسی بیاثر شده بود. در برخی مناطق دانشآموزان احساس میکردند که نیازی به خرید کتاب درسی ندارند و کتابهای تقویتیرا میخریدند. ما از آنجا به مرجیعت معلم، مدرسه و کتاب درسی بازگشتهایم.
نظر شما